سفارش تبلیغ
صبا ویژن

برند های مطرح جهان

دنیای کسب و کار همیشه مثل زمانه کنونی شلوغ و پر از رقابت نبود. دورانی نه چندان دور، فاصله بین تبدیل شدن به یک برند موفق مانند کوکاکولا فقط و فقط داشتن یک محصول باکیفیت بود. آن وقت مشتریان برای خرید محصول مورد نظر حتی حاضر بودند بازار سیاه را زیر و رو کنند و ساعت ها پشت درهای شرکت معطل ماندن هم ناامیدشان نمی کرد.
شاید فکر کنید داستان بالا درباره منتظر ماندن مشتریان برای برندها بیشتر شبیه به رمان های هری پاتر یا فیلم های علمی- تخیلی باشد، اما اگر کمی با دقت تجربه برندهای قدیمی را زیر و رو کنید مسئله برای تان مثل روز روشن می شود. برندی مثل کوکاکولا یا فورد فقط و فقط با داشتن یک ایده و محصولی جذاب توانستند تبدیل به غول های دنیای تجارت شوند و امروزه هم برندهای شان میلیاردها دلار ارزش دارد. قبل از اینکه ادامه مطلب را بخوانید لازم هست که بگوییم برای داشتن برند ابتدا باید آن را در ایران ثبت کنید و اگر نمیتوانید اینکار را انجام دهید راه حل ما برای شما خرید برند آماده است که میتوانید از بورس برند که در این زمینه فعالیت میکنند برند آماده خود را تهیه کنید.
اگر بخواهیم با شما روراست باشیم، آن زمان اصلا خبری از مفهوم برند، بازاریابی یا حتی مدیریت مشتریان نبود. اشتباه نکنید؛ ما درباره عصر یونان باستان یا قرون وسطی حرف نمی زنیم. بلکه همین 50 تا 60 سال قبل را مد نظر داریم. ماجرا در اینجا کمی شبیه به مسیر رشد و تحول صنعت فوتبال است. زمانی که پله یا مارادونا فوتبال بازی می کردند، نه خبری از این همه ولخرجی باشگاه ها بود و نه حتی تماشاچی ها با ورزشگاه های به روز و پوشش گسترده تلویزیونی آشنایی چندانی داشتند. با این حال امروزه علاوه بر کلی بازیکن درجه یک در سراسر دنیا، گردش اقتصادی این ورزش هم دیوانه کننده شده است. شما را نمی دانم، ولی من که گاهی اوقات با مشاهده اعداد و ارقام صنعت فوتبال مو به تنم سیخ می شود!
برندهای مدرن چطور متولد می شوند؟ داستان رشد و توسعه برندهای بزرگ
ماجرای بالا درباره صنعت فوتبال دقیقا در دنیای کسب و کار هم مصداق دارد. امروزه با وجود برندهایی مثل نایک در حوزه پوشاک، بنز در صنعت خودروسازی و اپل و مایکروسافت در حوزه IT فقط داشتن یک محصول باکیفیت موفقیت شما را تضمین نخواهد کرد، چراکه تقریبا همه محصولات در بازارهای چهارگوشه دنیا کیفیت بی نهایت نزدیکی دارند. ماجرا جالب شد، نه؟
مطلب مرتبط: برندسازی بصری (Visual Branding) در اینستاگرام: همراه با مزایا و راهکارهای آن
وقتی کیفیت محصولات نزدیک به هم باشد، این برندها هستند که حرف اول و آخر را می زنند. چنین اتفاقی نوعی رنسانس برای برندها محسوب می شود. اجازه دهید تا خیلی بحث مان مثل کلاس های درس دانشگاهی پیچیده نشده، منظور اصلی مان را ساده و خودمانی بیان کنیم. برندها به سر و شکل امروزی دقیقا وقتی متولد شدند که کیفیت محصولات در بین شرکت های مختلف بی نهایت به هم نزدیک شد. خب وقتی دیگر پای کیفیت متفاوت وسط نباشد، این برند و هویت یک شرکت است که حرف اول و آخر را می زند. کافی است وضعیت میلیون ها مشتری اپل را در نظر بگیرید که حتی با قیمت های فضایی گوشی های آیفون و کیفیت مشابه شان با نمونه های اندرویدی باز هم دست از این محصول نمی کشند.
اگر ماجرای ظهور و تولید برندهای مدرن برای شما هم جالب است و دوست دارید بدون دردسر مشتریانی پر و پا قرصی برای تک تک محصولات تان داشته باشید، این مقاله صفر تا صد تولد برندهای مدرن و در کلاس جهانی را برای شما توضیح می دهد. پس با ما همراه باشید تا سفر جذاب و وسوسه کننده مان را شروع کنیم.
تولد برند: سر و کله برندهای مدرن از کجا پیدا شد؟
برندهای مدرن چطور متولد می شوند؟ داستان رشد و توسعه برندهای بزرگ
امروزه ما در دنیایی زندگی می کنیم که صبح تا شب با یک عالمه برند رنگارنگ محاصره شده است. این جریان آنقدر شدید است که در عین ناباوری بعضی از مشتریان حتی متوجه اهمیت برندها در زندگی شان هم نمی شوند. اجازه دهید برای جذاب تر کردن ماجرا و فهم دقیق اهمیت برند در زندگی روزمره یک سفر خیالی را با هم شروع کنیم. قبول دارم ایده ماشین زمان فقط در فیلم های سینمایی به چشم می خورد، اما ما در اینجا قصد داریم شما را به 70 سال قبل ببریم. زمانی که تازه جنگ جهانی دوم تمام شده بود و دنیا کم کم داشت روی خوش به خودش می دید. در آن دوران به خاطر خرابی های وحشتناک جنگ جهانی بیشتر مردم دنیا فقط دنبال دسترسی به کالاهای مورد نیازشان بودند و برای شان اصلا فرقی نداشت این محصول کجا یا چطور تولید شده (امیدوارم خیلی شما را یاد مراحل ابتدایی بازی های جنگی ننداخته باشم!).
اگر کمی دور ماشین زمان تان را کم کنیم و چند سالی به جلو برویم، به دهه 60 میلادی می رسیم. در این زمان دیگر شرکت های صنعتی آنقدر پیشرفت کرده بودند که در گوشه و کنار اروپا کمتر خبری از قحطی یا کمبود شدید محصولات اولیه به چشم می خورد. حالا اگر انباشت یک عالمه محصول شبیه به هم در انبارها و کاهش تقاضا برای خرید بی رویه را هم به ماجرا اضافه کنیم، کم کم به زمان تولید برند نزدیک می شویم. به بخش حساس رمان رسیدیم، نه؟
وقتی کابوس جنگ جهانی و قحطی های مختلف کوله بارش را جمع کرد و رفت، مردم به این فکر افتادند که پارچه انگلیسی یا نوشیدنی های آمریکایی کیفیت بهتری در مقایسه با نمونه های دیگر دارند. در این میان خودروهای آلمانی هم کم کم اعتبارشان را پس گرفتند و دیگر کسی حاضر نبود تجربه سواری با بنز یا بی ام و را با هیچ خودروی دیگری عوض کند؛ حتی اگر در این بین پای کلی صرفه جویی مالی هم در میان می بود!
حالا در سال های پایانی دهه 60 میلادی برای مردم دیگر مهم نبود کفش و کلاهی معمولی داشته باشند، بلکه کفش های چرم اصل با برند کلارک را در اولویت قرار می دادند و دوست داشتند لباس هایی با مارک گوچی یا لویی ویتون به تن کنند. اگر بخواهیم با شما روراست باشیم، باید گفت کیفیت محصولات این مارک ها خیلی با نمونه های متفرقه فرقی نداشت، اما معجزه برند کاری کرده بود که مشتریان فقط به دنبال مارک های رنگارنگ و خوشنام بروند؛ همین قدر جذاب و هیجان انگیز.
رقابت بر سر برندها در میان مشتریان وقتی به نقطه اصلی هیجان رسید که سر و کله استراتژی های بسته بندی محصولات هم پیدا شد. حالا دیگر به جای اینکه یک کت و شلوار یا حتی محصولی ساده مثل پودر کیک لای کاغذ به دست مشتریان برسد، با بسته بندی های شیک و چشم نواز در غرفه فروشگاه ها جا خوش می کرد. اینطوری جادوی حیرت انگیز برندها کامل شد و مشتریان روز به روز خودشان را بیشتر به محصولات برند وابسته می کردند.
شاید پیش خودتان فکر کنید ماجرای بالا بیشتر نوعی جو زدگی مردم در سال های سخت پس از جنگ جهانی باشد، اما ماراتن رقابت بر سر محصولات برند حتی امروزه هم ادامه دارد. احتمالا این ادعای ما با اعتراض های سریع از سوی شما مواجه می شود. پس اجازه دهید با یک مثال دم دستی کل ماجرا را مثل روز روشن کنیم. وقتی شما بعد از یک روز کاری سخت دنبال یک نوشیدنی انرژی زا برای ادامه روز هستید، به محض ورود به سوپرمارکت چه چیزی از ذهن تان می گذرد؟ در دنیایی که برندها اهمیت نداشته باشند، احتمالا پیش خودتان فکر می کنید ارزان ترین و کم کالری ترین نوشیدنی ممکن را بخرید و روزتان را بسازید. با این حال در دنیای برند محور امروزی شما به جای فکر کردن به جزییات کار یک راست می روید سراغ بطری های ردبول و حتی به بقیه نوشیدنی های غرفه محصولات انرژی زا نگاه هم نمی کنید، چه برسد به اینکه بخواهید آنها را با هم مقایسه هم بکنید.
ماراتن میان برندها برای جلب نظر مشتریان هنوز هم به شدت قبل ادامه دارد. مردم سراسر دنیا هم هر روز بیشتر از قبل به جای کم و کیف محصولات درگیر نام برندها می شوند. شاید این داستان برای کسانی که مشتری ساده هستند جذاب باشد، اما احتمالا برای کارآفرینان کلی سوال تازه ایجاد کرده که خوره روح شان شده است. شما را نمی دانم، ولی ما در روزنامه فرصت امروز سوال اساسی مان این است که برندهای مدرن چطور ساخته می شوند؟
بی شک آشنایی با داستان برند و تولید این مفهوم هیجان بسیار زیادی دارد. ولی خیلی به درد کارآفرینان نمی خورد. چرا که الان نه خبری از بازارهای بی رقیب و بدون برند دهه های دور است و نه حتی برندهای بزرگ فرصت زیادی برای درخشش به کسب و کارهای کوچک تر می دهند. با این حساب تبدیل شدن به یک برند دوست داشتنی در دوره و زمانه کنونی بیشتر شبیه به یک هزار توی پررمز و راز است. البته شما در این بین لازم نیست خیلی به خودتان استرس وارد کنید، چراکه ما در روزنامه فرصت امروز مثل همیشه کنارتان هستیم تا کسب و کارتان را با بهترین راهکارها تبدیل به یک برند در کلاس جهانی کنید. ما در اینجا به جای اینکه شما را پی نخود سیاه بفرستیم یا با چند تا تکنیک به درد نخور از زیر بار مسئولیت مان شانه خالی کنیم، یک راست رفته ایم سراغ تجربه برندهای بزرگ تا از دل آن فرمول های طلایی برای تولید برندتان در دوران مدرن کشف کنیم. اگر شما هم وسوسه شده اید تا سری در میان سرها در آورید و تبدیل به یکی از برندهای دوست داشتنی دوران مدرن شوید، هیچ جوره این مقاله را از دست ندهید، چراکه ما قصد داریم به یک ماجراجویی افسانه ای در دنیای کسب و کار و برندینگ برویم.
ویژگی های اساسی برندهای مدرن چیست؟
برندهای مدرن چطور متولد می شوند؟ داستان رشد و توسعه برندهای بزرگ
ما رمان پرپیچ و خم مان در دنیای برندهای مدرن را با یک سوال خیلی ساده ادامه می دهیم. شاید فکر کنید کارهای خارق العاده همیشه سوالات پیچیده و دشوار با خودشان دارند. در این صورت باید کاملا با شما مخالفت کنیم. خب اگر قرار بود کسی مثل نیوتون برای کشف قانون جاذبه دنبال سوالات تخصصی و بی نهایت علمی می رفت، اصلا افتادن یک سیب روی زمین ارزش این همه فکر و خیال را پیدا نمی کرد. پس به جای اینکه دنبال سوالات عجیب و غریب باشید، اجازه دهید با هم دنبال یک پرسش شسته و رفته برویم؛ اینکه ویژگی اساسی برندهای مدرن چیست؟
قبل از اینکه برویم سرغ فهرستی از ویژگی ها باید یک توضیح جمع و جور درباره مفهوم برندهای مدرن بدهیم. بی شک امروزه کلی برند رنگارنگ در بازار وجود دارد، اما راستش را بخواهید خیلی از این برندها با شیوه های برندینگ و بازاریابی عصر حجر اصلا به چشم نمی آیند. ما در روزنامه فرصت امروز این گروه از برندها را ماقبل تاریخ می نامیم. به همین خاطر برای برندهای درست و حسابی از عبارت برندهای مدرن استفاده خواهیم کرد. حالا اجازه دهید تا خیلی از تب و تاب ماجراجویی مان نیفتاده ایم، برویم سراغ ویژگی های اساسی برندهای مدرن.
تاثیرگذاری اولیه فوق العاده بالا
آیا تا به حال شده از همان لحظه نخست آشنایی با یک برند شیفته آن شوید؟ طوری که انگار اصلا هیچ برند دیگری در بازار وجود ندارد. احتمالا جواب دادن به این سوال از کارآفرین باهوش خیلی زمان زیادی نمی گیرد. کافی است به مراسم رونمایی از اولین نسخه گوشی های آیفون سخنرانی تاریخی استیو جابز در سال 2007 فکر کنید. اگرچه حالا سری اول گوشی های آیفون فقط یک تکه آجر پاره محسوب می شود، اما در زمان خودش انقلابی در دنیای تکنولوژی بود. نتیجه اش هم تاثیرگذاری بیش از پیش اپل بر روی مشتریان و صف های طولانی برای خرید این گوشی موبایل بود.
شاید فکر کنید اپل اولین گوشی هوشمند دنیا را روانه بازار کرد و به همین خاطر هم شهرتی دیوانه کننده به دست آورد. خب در این صورت احتمالا اسم بردن از برندهایی مثل اچ تی سی به عنوان پیشتاز گوشی های هوشمند حسابی متعجب تان خواهد کرد. اگر از ما بپرسید، می گوییم آنچه اپل را تبدیل به رهبر انقلاب در گوشی های هوشمند کرد و برندهای دیگر را به حاشیه برد، توانایی این برند برای تاثیرگذاری در نگاه اول بود. خب اگر کسی را سراغ دارید که همین الان هم با دیدن ویدئو سخنرانی استیو جابز در سال 2007 شیفته اپل و محصولاتش نشود، ما را هم بی خبر نگذارید!
بی شک امروزه دیگر تکرار روش اپل جوابگوی نیاز برندها نیست. به همین خاطر فرمول طلایی ما برای شما استفاده از اینفلوئنسرها در شبکه های اجتماعی و تلاش برای ایجاد ارتباط با برندها و کارآفرینانی است که مثل آب خوردن روی مشتریان اثر می گذارند. اینطوری شما مثل یک فوتبالیست تازه کار که کم کم با تمرین کردن در کنار اسطوره ها تبدیل به مهاجمی همه فن حریف می شود، خیلی زود در بازار شهرتی برای خودتان به هم خواهید زد.
بلندپروازی و یگانه بودن
امروزه تصور دنیای دیجیتال بدون محصولات مایکروسافت، در رأس آنها ویندوز، غیرممکن یا حتی ترسناک است. خیلی از کاربران نسل جدید ویندوز فکر می کنند مایکروسافت یک شبه ایده میلیون دلاری ویندوز به سرش زد و بیل گیتس با اجرای آن راه 100ساله را یک شبه طی کرد. ما اصلا دوست نداریم رویاهای اینچنینی را خراب کنیم، اما راستش را بخواهید در هیچ گوشه و کناری از دنیای کسب و کار خبری از چنین ایده های کاملا انقلابی و نوآورانه ای نیست. نسخه های امروزی ویندوز نتیجه دهه کار بر روی سیستم های عامل ابتدایی تر است و مایکروسافت در این میان بارها و بارها شکست خورده است. تازه، کلی هم رقیب بزرگ دیگر در کنار مایکروسافت به توسعه ویندوز کمک کرده اند. یک نمونه واضح در این میان اپل و ماجراجویی اش برای طراحی سیستم عامل مخصوص خودش است.
با توجه به آنچه گفتیم، تقریبا پرونده نوآوری های عجیب و غریب بسته شده است. با این حال بد نیست از خودمان بپرسیم پس چطور برندهای بزرگ این طور روی مشتریان تاثیر می گذارند؟ این سوال کلیدی ما را به سوی دومین ویژگی برندهای مدرن راهنمایی می کند.
برندهای بزرگ به هیچ وجه کاملا نوآور یا دارای ایده های بی همتا نیستند. به زبان خودمانی، شما در بازار با کسب و کارهای ابرقهرمانی مواجه نیستید. پس یک لطفی به خودتان و بقیه بکنید و حساب دنیای ابرقهرمانی مارول را از عرصه کسب و کار جدا کنید. در عوض یک عالمه برند ریز و درشت پیش روی شما هستند که هر کدام به سهم خودشان نقشی در فیلم سینمایی توسعه دنیای کسب و کار دارند. برندهای مدرن در این میان خیلی خوب از مجموعه ایده ها و تلاش های جمعی کارآفرینان برای ایجاد یک تصویر بلندپروازانه و منحصر به فرد استفاده می کنند.
حالا که بحث از مایکروسافت شد، اجازه دهید دومین ویژگی برندهای مدرن را با همین مثال پیش ببریم. وضعیت این برند در دنیای تکنولوژی و کامپیوتر دقیقا مثل لوئیس همیلتون در فرمول یک است. بی شک کلی راننده در دنیای فرمول یک وجود دارد، اما همه تیم ها می دانند برای درو کردن مسابقات به راننده‎ ای مثل لوئیس همیلتون نیاز خواهند داشت. این ماجرا بدون کم و کاستی درباره مایکروسافت نیز مصداق دارد. دقیقا به همین خاطر هر کسی در دنیا دنبال یک تجربه درجه یک از کار با انواع کامپیوترهاست، اول از همه به فکر نصب ویندوز روی آنها می افتد و حتی سراغ گزینه هایی مثل لینوکس هم نخواهد رفت. به همین سادگی مایکروسافت در دنیای پر از سیستم عامل خودش را به مثابه یک فرشته نجات و یگانه راه حل تجربه ای بی دردسر در دنیای آنلاین مطرح کرده است. پس شما هم به جای اینکه دنبال روش های عجیب و نامتعارف برای تبدیل شدن به برندی بلندپرواز باشید، سعی کنید با استفاده از تجربیات دیگران تفاوتی از زمین تا آسمان برای برند مدرن تان ایجاد کنید؛ همین و بس!
تمرکز بر روی مردم به جای محصولات
برندهای مدرن چطور متولد می شوند؟ داستان رشد و توسعه برندهای بزرگ
وضعیت کسب و کارها در بازار دست کمی از گلادیاتورهای زمان روم باستان ندارد. در چنین شرایطی حتی یک لحظه غفلت هم به قیمت از دست دادن تمام اعتبار یک کارآفرین تمام می شود. پس جای تعجب ندارد همه کارآفرینان شش دانگ حواس شان به طراحی بی عیب ترین محصولات ممکن است. ما در روزنامه فرصت امروز قبول داریم محصولات عالی نقش مهمی در موفقیت شرکت ها دارد، اما به شرط اینکه پای مشتریان هم در فعالیت یک برند وسط باشد.
باور کنید یا نه، خیلی از برندها آنقدر درگیر پیچ و خم طراحی محصولات می شوند که اصلا یادشان می رود برای چه در دنیای کسب و کار حضور دارند. بی شک هر کارشناسی درباره هدف اصلی برندها در بازار حرف خودش را می زند و شاید اصلا کوتاه هم نیاید. با این حال ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم مهمترین هدف یک برند از حضور در بازار باید جلب رضایت مشتریان باشد. پس اگر در استراتژی برند شما مشتریان در کانون توجه قرار ندارند، متاسفانه باید بگوییم مسیر را کاملا اشتباه آمده اید و باید تا دیر نشده از اولین دوربرگردان استفاده کنید.
در دنیای شلوغ امروزی برندهای مدرن کمتر به جزییات انتزاعی محصولات توجه دارند. وضعیت شما در این میان مثل بازیگری است که به جای تمرکز بر روی علاقه اش باید به فکر سلیقه مشتریان باشد. وگرنه هر قدر هم که نقش های هنری بازی کند، شاید هیچ وقت اسمش سر زبان ها نیفتد. پس یک لطفی به خودتان بکنید و تا دیر نشده به جای سلیقه خودتان دنبال خواسته های مشتریان بروید. اینطوری حداقل روزنه ای کوچک برای تبدیل شدن به یک برند مدرن خواهید داشت.
مطلب مرتبط: المان های اساسی در طراحی برنامه برندسازی
برندهای مدرن چطور ساخته می شوند؟
برندهای مدرن چطور متولد می شوند؟ داستان رشد و توسعه برندهای بزرگ
تا اینجای کار ما اندکی درباره تاریخچه برند به معنای مدرن با هم گپ زدیم و چند تایی از ویژگی برندهای بزرگ را هم با هم زیر و رو کردیم. وضعیت شما الان مثل هنرجوی سینمایی است که کلی اطلاعات درباره ویژگی فیلم های هنری و پرفروش دارد، اما هنوز نمی داند چطور باید یک فیلم درجه یک را کارگردانی کرد. ما در این بخش قصد داریم شما را با نحوه ایجاد برندهای مدرن آشنا کنیم. اینطوری یک بار برای همیشه از شر کابوس جا ماندن از بقیه رقبا در کورس تبدیل شدن به یک برند مدرن خلاص خواهید شد. اجازه دهید بدون هیچ حرف اضافه ای برویم سراغ تکنیک های ساختن یک برند مدرن.
انتخاب اسم و لوگوی منحصر به فرد
وقتی یک برند کارش در ابعاد جهانی حسابی می گیرد، صدها کسب و کار دیگر بدون حتی یک ثانیه تاخیر شروع به کپی برداری از روی دست آن برند می کنند. خیلی از کارآفرینان تازه کار فکر می کنند اگر اسمی شبیه به برندهای بزرگ برای کسب و کارشان انتخاب کنند، مشتریان به طور ناخودآگاه به سوی آنها جذب خواهند شد. اگر شما هم اینطور فکر می کنید، باید همین حالا از شما بخواهیم تا به چنین رویاهای دست نیافتنی پایان دهید، چراکه کپی برداری از بقیه برندها هیچ وقت شما را تبدیل به یک گزینه جذاب برای مشتریان نمی کند.
برندهای مدرن به جای کپی برداری از روی دست دیگران یک راست می روند سراغ ارزش های اساسی شان. شاید فکر کنید ارزش های یک برند در همان اول کار اصلا مشخص نیست. در این صورت باید شما را با یک سوال کلیدی آشنا کنیم. اینکه شما برای چه در بازار حضور دارید، سوالی است که خیلی از کارآفرینان حتی روح شان هم از آن خبر ندارد. با این حساب جای تعجب نیست که آنها همیشه دنبال کپی کردن ایده دیگران هستند. اگر شما دوست دارید مثل یک قهرمان در بازار بدرخشید، باید یک بار برای همیشه بهانه ها را کنار گذاشته و با سوال درباره چرایی حضور در بازار رو به رو شوید. این سوال به شما کمک می کند تا با زیر و بم دنیای برندینگ آشنا شده و به جای اسم های تکراری گزینه ای منحصر به فرد برای خودتان انتخاب کنید.
بعد از اینکه شما با مرور دلیل حضورتان در بازار یک اسم درجه یک برای برندتان انتخاب کردید، نوبت به 50 درصد باقی مانده کار می رسد. خب پیش خودتان فکر نکرده اید همه دردسرها با انتخاب یک اسم تمام می شود، مگر نه؟
مرحله ای که شما در اینجا باید به خوبی پشت سر بگذارید، طراحی یک لوگو به یادماندنی است. باور کنید یا نه، امروزه مشتریان دیگر اسم برندها را خیلی حفظ نمی کنند. در عوض این لوگوها هستند که با مشتریان حرف زده و اسم برندها را به آنها یادآوری می کنند. در بعضی از موارد هم برندهایی مثل نایک آنقدر به لوگو خود مطمئن هستند که حتی اسم برند را داخل آن قرار نمی دهند. خب اگر کسی را سراغ دارید که با دیدن لوگو نایک در لحظه اسمش را حدس نزند، ما را هم بی خبر نگذارید.
ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم این روزها دیگر دوره و زمانه لوگوهای پر زرق و برق به سر رسیده است. بنابراین اگر شما دوست دارید یک لوگوی درجه یک داشته باشید، باید دور ایده های پر از جزییات و پیچیده را خط بکشید. در عوض هرچه طرح های تان ساده و به اصطلاح مینیمال تر باشد، شانس بیشتری برای تاثیرگذاری بر روی مشتریان خواهید داشت.
برندهای مدرن و مسئله صدای ماندگار
برندهای مدرن چطور متولد می شوند؟ داستان رشد و توسعه برندهای بزرگ
برندهای مدرن فقط چشم مشتریان را خیره نمی کنند، بلکه یک پکیج کامل پیش روی آنها قرار می دهند تا دیگر جایی برای شک و تردید باقی نماند. شاید فکر کنید چرا برندهای مدرن تا این اندازه وسواس به خرج می دهند. خب مگر نمی شود کمی پای شان را از روی پدال گاز بردارند و راحت تر در بازار یکه تازی کنند؟ این سوال از آن دست پرسش هایی است که اگر فورا جوابی قانع کننده برای آن پیدا نکنیم، احتمالا همین حالا مسیرتان از ما جدا می شود. اگر بخواهیم بدون حاشیه اضافه یک راست برویم سر اصل مطلب، باید معمای دوراهی های خریداران را توضیح دهیم.
معمای دوراهی خریداران وقتی پیش می آید که یک خریدار بین دو تا برند قرار می گیرد و هیچ جوره نمی تواند از بین آنها یکی را انتخاب کند. شاید پیش خودتان فکر کنید در چنین شرایطی احتمالا شانس یا حتی تجربه های قبلی مشتریان نقش اصلی ماجرا را بازی می کند، اما در عین ناباوری مشتریان در این نوع دوراهی ها ترجیح می دهند سراغ یک برند سوم بروند. ماجرا آنطور که انتظار داشتید پیش نرفت، نه؟
برندهای مدرن مثل بوکسورهایی که پس از هر مرحله از مسابقات قهرمانی جهان خودشان را برای مبارزه ای سخت تر آماده می کنند، به مرور زمان یاد گرفته اند که باید آنقدر شخصیت جذابی برای مشتریان داشته باشند که دیگر حتی جایی برای فکر کردن به بقیه برندها هم نباشد. اینطوری نه خبری از دوراهی های اعصاب خُردکن خواهد بود، نه دیگر مشتریان کلی بابت یک خرید ساده اذیت می شوند. البته طراحی یک شخصیت بی عیب و نقص برای برندها خیلی هم کار ساده ای نیست، چراکه شما باید یک صدای برند (Brand Voice) منحصر به فرد و مطابق با انتظارات مشتریان برای خودتان دست و پا کنید.
احتمالا مفهوم صدای برند تا به حال چند باری به گوش شما خورده و شاید نکات جسته و گریخته ای هم درباره اش خوانده باشید. با این حال اگر دوست دارید یک برند مدرن و همه فن حریف داشته باشید، باید خیلی بیشتر از این توضیحات دم دست تان باشد. صدای برند در ساده ترین شکل خودش، مجموعه ای از ویژگی ها و تیپ شخصیتی است که برند شما با آنها شناخته می شود. مثلا برند نایک را در نظر بگیرید؛ این برند با شعار مشهور «فقط انجامش بده» شناخته می شود. این یعنی فرقی ندارد شما در چه شرایطی هستید و تا چه اندازه یک ورزشکار حرفه ای محسوب می شوید، همین که فقط تمرین های ورزشی را انجام دهید شما را یک پله به ورزشکار شدن نزدیک ترخواهد کرد؛ به همین سادگی!



https://www.theatlantic.com
https://www.skyword.com

طبقات مختلف برند در سازمان مالکیت معنوی

 

طبقه بندی های برند در زمان ثبت برند انتخاب میشود و منظور از طبقه بندی یعنی برند و علامتی که ثبت می کنید تنها در همان طبقه ای  که ثبت شده است محافظت و مراقبت می شود . یعنی مثلا اگر نوشابه پپسی برند خود را فقط در طبقه مواد غذایی و آشامیدنی ثبت کند ، شخصی دیگر می تواند آن برند را در طبقات دیگری غیر از مواد غذایی و آشامیدنی ثبت نماید. در هنگام ثبت یا فروش برند باید به این نکات توجه کنید و در صورتی که نیاز به مشاوره داشتید میتوانید از کارشناسان با تجربه بورس برند سوالات خود را بپرسید.

لیست طبقات بین المللی علائم صنعتی و تجاری اعلام شده از سوی سازمان اسناد و املاک کشور مرکز مالکیت صنعتی شامل 45 مورد به شرح زیر می باشد :

طبقه 1 – مواد شیمیایی مورد استفاده در صنایع، علوم، عکاسی و همچنین کشاورزی، باغبانی و جنگلبانی؛ رزین‌های مصنوعی پردازش نشده؛ پلاستیک‌های پردازش نشده؛ کودهای گیاه؛ ترکیبات اطفاء حریق؛ مواد آبکاری و جوشکاری فلزات؛ مواد شیمیایی برای نگهداری مواد غذایی؛ مواد دباغی؛ چسب‌های صنعتی.

طبقه 2 – رنگ، روغن؛ جلا؛ لاک؛ موادضدرنگ زدگی و جلوگیری کننده از فاسد شدن چوب؛ مواد رنگی؛ مواد تثبیت رنگ، رزین یا صمغ‌های خام طبیعی؛ فلزات به صورت پودر یا ورق برای نقاشان ساختمان، چاپگرها و هنرمندان.

طبقه 3 – ترکیبات سفیدکننده و سایر مواد مخصوص شستشوی لباس؛ مواد مخصوص تمیز کردن، براق کردن، لکه‌گیری و سائیدن؛ صابون؛ عطریات، روغن‌های اسانس، مواد آرایشی؛ لوسیون‌های مو؛ گرد و خمیر دندان.

طبقه 4 – روغن‌ها و گریس‌های صنعتی؛ روان‌کننده‌ها، ترکیبات گردگیری، مرطوب کردن و جذب رطوبت؛ انواع سوخت (شامل سوخت موتور) و مواد روشنایی؛ انواع شمع و فتیله چراغ.

طبقه 5 – مواد داروئی و بیطاری؛ مواد بهداشتی برای مصارف پزشکی؛ مواد رژیمی برای مصارف پزشکی، غذای کودکان؛ انواع گچ شکسته‌بندی، لوازم زخم‌بندی؛ مواد پرکردن دندان، موم د ندانسازی؛ ضدعفونی کننده‌ها؛ مواد نابودکننده حشرات موذی؛ قارچ کش، مواد دفع نباتات هرزه.

طبقه 6 – فلزات عادی و آلیاژهای آن‌ها؛ مواد ساختمانی فلزی؛ ساختمان‌های فلزی قابل حمل؛ مواد فلزی خطوط راه‌آهن؛ کابل و سیم‌های غیربرقی از جنس فلزات عادی؛ آهن‌آلات، اقلام کوچک فلزی؛ لوله و مجراهای فلزی؛ گاوصندوق؛ اجناس ساخته شده از فلزات عادی که در طبقات دیگر ذکر نشده‌اند؛ سنگ‌های  معدنی فلزات.

طبقه 7 – انواع ماشین و ماشین‌های افزار؛ انواع موتور (به استثناء موتور وسائط نقلیه زمینی)؛ قفل و بست  حلقه‌های اتصال قطعات ماشین‌ها و قطعات انتقال قوه (به غیر از اتصالات و اجراء انتقال قوه وسائط نقلیه زمینی)؛ لوازم و ابزار کشاورزی (به استثنای ابزارهای دستی)؛ ماشین جوجه کشی.

طبقه 8 – انواع  ابزار و لوازم دستی (که با دست کار می‌کنند)؛ سرویس کارد و قاشق و چنگال، سلاح کمری، تیغ.

طبقه 9 – اسباب و آلات علمی، دریانوردی، مساحی، عکاسی، سینمایی، بصری، وزن کردن، اندازه‌گیری، علامت دادن، کنترل و مراقبت (نظارت)، نجات و آموزش؛ اسباب و لوازم هدایت، قطع و وصل، تبدیل، ذخیره‌سازی، تنظیم یا کنترل جریان برق؛ آلات و اسباب ضبط، انتقال یا تکثیر صوت یا تصویر؛ اسباب ذخیره اطلاعات مغناطیسی، دیسک‌های قابل ضبط؛ ماشین‌های فروش خودکار و مکانیسم دستگاه‌هایی که به سکه کار می‌کنند؛ صندوق‌های ثبت مبلغ دریافتی، ماشین‌های حساب، تجهیزات داده‌پردازی و رایانه‌ای؛ دستگاه آتش نشانی.

طبقه 10 – آلات و ابزار جراحی، پزشکی، دندانسازی و بیطاری، اندام‌های مصنوعی، دندان و چشم‌مصنوعی؛ اقلام ارتوپدی؛ مواد بخیه زنی.

طبقه 11 – دستگاه‌های روشنایی، حرارتی، مواد بخار، طبخ، خنک کردن، تهویه، تأمین آب بهداشتی.

طبقه 12 – وسائط نقلیه، دستگاه‌های حمل و نقل زمینی، دریایی یا هوایی.

طبقه 13 – اسلحه گرم؛ مهمات و انواع پرتابه (از قبیل موشک، خمپاره و غیره)؛ مواد منفجره؛ مواد وسایل آتشبازی.

طبقه 14 – فلزات گرانبها و آلیاژهای آن‌ها و کالاهایی که با فلزات گرانبها ساخته شده یا با آن‌ها روکش شده‌اند و در سایر طبقات ذکر نشده‌اند؛ جواهرات، سنگ‌های گرانبها؛ اسباب و لوازم ساعت‌سازی و زمان سنجی.

طبقه 15 – آلات موسیقی.

طبقه 16 – کاغذ، مقوا و کالاهای ساخته شده از آن‌ها که در طبقات دیگر ذکر نشده‌اند؛ مطالب چاپ شده، مواد صحافی؛ عکس؛ نوشت‌افزار؛ چسب برای مصارف تحریری یا خانگی؛ لوازم نقاشی؛ قلم مو نقاشی؛ ماشین تحریر و لوازم ملزومات دفتری (به استثنای مبلمان) مواد آموزشی و تدریس ( به استثنای دستگاه‌ها)؛ مواد پلاستیکی برای بسته‌بندی (که در سایر طبقات ذکر نشده‌اند)؛ حروف و کلیشه چاپ.

طبقه 17 – لاستیک، کائوچو، صمغ، آزبست (پنبه نسوز)، میکا (سنگ طلق) و کالاهای ساخته شده از این مواد که در طبقات دیگر ذکر نشده‌اند؛ پلاستیک دارای شکل و قالب خاص برای استفاده در تولید سایر کالاها؛ مواد بسته‌بندی، درپوش‌گذاری، انسداد و عایق‌بندی؛ لوله‌های قابل ارتجاع غیرفلزی.

طبقه 18 – چرم و چرم مصنوعی و کالاهای ساخته شده از آن‌ها که در طبقات دیگر ذکر نشده‌اند؛ پوست حیوانات؛ چمدان، کیسه و کیف‌های مسافرتی؛ چتر، چتر آفتابگیر و عصا؛ شلاق، یراق و زین و برگ.

حتما این مطلب را بخوانید : برند های ممنوعه کدامند ؟

طبقه 19 – مواد و مصالح ساختمانی (غیرفلزی)؛ لوله‌های غیرفلزی سخت و غیرقابل انعطاف برای استفاده در ساختمان؛ آسفالت، قیر و قطران؛ ساختمان‌های متحرک غیرفلزی؛ بناهای یادبود غیرفلزی.

طبقه 20 – مبلمان و اثاثیه، آیینه، قاب عکس؛ کالاهای ساخته شده از چوب، چوب پنبه، نی، حصیر، شاخ، استخوان، عاج، استخوان آرواره نهنگ، صدف، کهربا، صدف مروارید، کف دریا و بدل کلیه این مواد یا ساخته شده از پلاستیک (که در سایر طبقات ذکر نشده‌اند).

طبقه 21 – ظروف خانگی یا لوازم آشپزخانه (که از فلزات قیمتی ساخته یا روکش نشده‌اند)؛ شانه و ابر و اسفنج؛ انواع برس  قلم مو(به استثنای قلم موهای نقاشی)؛ مواد ساخت برس؛ لوازم نظافت و تمیزکاری؛ سیم ظرفشویی؛ شیشه کار شده یا نیمه کار شده (به استثنای شیشه مورد استفاده درساختمان‌ها) شیشه آلات، اشیاء ساخته شده از چینی و سفال که در طبقات دیگر ذکر نشده‌اند.

طبقه 22 – طناب، رسیمان، تور، چادر، سایبان، برزنت (تارپولین)، بادبان و شراع، کیسه و گونی که در طبقات دیگر ذکر نشده است؛ مواد لایی و لایه‌گذاری و پوشال (به استثنای لاستیک و پلاستیک)؛ مواد خام لیفی برای نساجی.

طبقه 23 – انواع نخ و رشته برای مصارف پارچه بافی و نساجی.

طبقه 24 – محصولات نساجی و پارچه‌ای که در طبقات دیگر ذکر نشده‌اند؛ انواع روتختی و رومیزی.

طبقه 25 – انواع لباس و پوشاک، پاپوش و پوشش سر.

طبقه 26 – انواع توری و قلابدوزی، روبان، بند (نوار) حاشیه و قیطان؛ دکمه، قزن قفلی، سنجاق و سوزن ته‌گرد؛ گل‌های مصنوعی.

طبقه 27 – انواع فرش، قالیچه، حصیر و زیرانداز، لینولیوم و سایر کف پوش‌ها، آویزهای دیواری (غیرپارچه‌ای).

طبقه 28 – انواع بازی و اسباب بازی؛ لوازم ورزشی و ژیمناستیک که در طبقات دیگر ذکر نشده‌اند؛ تزئینات درخت کریسمس.

طبقه 29 – گوشت، گوشت ماهی، گوشت طیور و شکار؛ عصاره گوشت؛ سزیجات و میوه‌جات به صورت کنسرو، خشک شده و پخته شده؛ انواع ژله، مربا و کمپوت؛ تخم مرغ، شیر و محصولات لبنی؛ روغن‌ها و چربی‌های خوراکی.

طبقه 30–  قهوه، چای، کاکائو، شکر، برنج، نشاسته کاسار یا مانیوک (تاپیوکا)، نشاسته نخل خرما (ساگو)، بدل قهوه؛ آرد و فراورده‌های تهیه شده از غلات، نان، نان شیرینی، شیرینی‌جات، شیرینی یخی؛ عسل، ملاس یا شیره قند؛ مایه خمیر، گرد مخصوص شیرینی‌پزی یا پخت نان؛ نمک، خردل؛ سرکه، انواع سس (چاشنی) ادویه جات، یخ.

طبقه 31 – محصولات کشاورزی، باغداری و جنگلبانی و دانه‌هایی که در طبقات دیگر ذکر نشده‌اند؛ حیوانات زنده؛ میوه و سبزیجات تازه؛ بذر؛ گیاهان و گل‌های طبیعی؛ غذای حیوانات؛ مالت (جو سبز خشک شده).

طبقه 32 –   ماءالشعیر؛ آب‌های معدنی وگازدار و سایر نوشیدی‌های غیرالکلی؛ آبمیوه و شربت‌های میوه‌ای؛ شربت و ترکیبات مخصوص ساخت نوشابه.

طبقه 33 – ….

طبقه 34– تنباکو، لوازم تدخین؛ کبریت.

 برند های خدماتی

طبقه 35 – تبلیغات؛ مدیریت تجاری؛ امور اداری تجارت؛ کارهای دفتری و اداری.

طبقه 36 – بیمه؛ امور مالی؛ امور پولی؛ امور مربو به معاملات املاک و مستغلات.

طبقه 37 – ساختمان‌سازی؛ تعمیر و بازسازی؛ خدمات نصب.

طبقه 38 – مخابرات از راه دور.

طبقه 39 – حمل و نقل؛ بسته‌بندی و نگهداری کالاها؛ تهیه مقدمات و ترتیب دادن مسافرت‌ها.

طبقه 40 – بهسازی و عمل‌آوری مواد.

طبقه 41 – آموزش و پروش؛ دوره‌های کارآموزی وتعلیمی؛ تفریح و سرگرمی؛ فعالیت‌های ورزشی و فرهنگی.

طبقه 42 – خدمات علمی و فناوری و تحقیق و پژوهش و طراحی در این زمینه؛ خدمات تجزیه و تحلیل و تحقیقات صنعتی؛ طراحی و توسعه نرم‌افزار و سخت افزارهای رایانه‌ای.

طبقه 43 – خدمات عرضه اغذیه و نوشابه؛ تأمین مسکن و محل اقامت موقت.

طبقه 44 – خدمات پزشکی؛ خدمات بیطاری؛ مراقبت‌های بهداشتی؛ و زیبایی برای انسان‌ها یاحیوانات؛ خدمات کشاورزی، باغداری و جنگلداری.

طبقه 45 – خدمات شخصی یا اجتماعی که توسط دیگران برای رفع نیازهای افراد ارائه می‌شوند؛ خدمات امنیتی برای محافظت از افراد، اموال و دارایی‌ها؛ خدمات حقوقی

.برای کسب اطلاعات بیشتر با کارشناسان ما در بورس برند تماس بگیرید

021-88807957 :دفتر مرکزی

09120986410 / 09101777713 : شماره همراه

 

 

 

 


متخصص سئو شدن از چه طریقی

درواقع درآمد این شغل بسیار خوب و مناسب است و شما میتوانید هم چون صادق باقری با انجام خدمات سئو یک درآمد خوب از این شغل داشته باشید؛ چون سئو دارای محدودیت نیست و شما هر چه بیشتر رتبه‌های خوب بدست آورید به درآمد شما افزوده می‌شود.می‌توانید در جایی استخدام شوید یا خودتان برای وب سایت خودتان کار کنید تا از راه درآمد کسب کنید.

 

پیش نیاز های سئو کار

برای اینکه سئوکار شوید باید کاملا با مبانی وب آشنا باشید و همچنین باید کد نویسی را تا حدودی یاد گرفته باشید زیرا در مواقعی هست که باید کد های سایت را بهینه کنید و برخی اشکالات سئو در کدنویسی است، البته این را هم بگوییم که اگر شما کد نویسی هم بلد نباشید مشکل خاصی برای شما پیش نمی آید و می‌توانید کار خود را به سادگی انجام دهید.

 

 

الگوریتم ها

در مرحله بعد باید با الگوریتم های جدید گوگل را کامل بدانید به طوری که همه آنها را برروی وبسایت مورد نظر اعمال کنید و اگر بخشی مشکل داشت نیز آنرا رفع کنید.

 

اگر در فرآیند بهینه سازی سایت نیاز به راهنمایی داشتید مشاوره سئو می‌تواند برای شما مفید است.

 

البته الگوریتم ها همیشه ثابت نیستند و شما بایستی به صورت منظم و مداوم آنها را بررسی کنید و الگوریتم های جدید را نیز اعمال کنید به خاطر ایکه در بسیاری مواقع گوگل الگوریتم جدیدی را معرفی میکند

 

شناخت صحیح الگوریتم‌ها کمک بزرگی به سئو سایت می‌کند !

seo marketing - black hat vs white hat

 

آن الگوریتم قوانین گذشته را باطل می‌کند و اگر شما باز هم طبق آن قوانین سئوی یک وبسایت را به پیش ببرید ممکن است گوگل شما را جریمه کند.

 

در دسترس بودن

پیش نیاز بعدی این است که شما همیشه آنلاین و در دسترس باشید و اکثر سئو کار ها نیز به صورت پروژه ای و دورکاری کار میکنند، شما باید به تعهدات خود عمل کنید پس اگر میدانید که نمی توانید برای مثال یک کلمه خاص را که رقابت در آن بسیار زیاد است برای یک سایت سئو کنید بهتر است پروژه های کوچک را بگیرید تا به اصطلاحی از پس آن بر بیایید.

 

یکی از بهترین روش‌های پروژه‌یابی بازاریابی محتوایی ‌ست !

 

 

سرچ کنسول گوگل

سرچ کنسول ی ابزار مهم است که برای اینکه شما سئوکار شوید باید آشنایی کامل با آن و خطاهای آن داشته باشید.

 

برای بروز رسانی محتوا بهتر است بدانید تولید محتوا چیست.

 

توجه کنید که این ابزار بسیار مهم و حیاتی است برای ایکه درواقع خطاهایی که به شما میدهد را گوگل بیان کرده است و بر اساس جدید ترین قوانین و الگو های گوگل است، همچنین شما باید بتوانید آنها را رفع کنید و اصلا معنی کامل آنها را بدانید.

 

Performance در بخش عملکرد سرچ کنسول گزارش تعداد ورودی و بازدید ارائه می‌شود.

Coverage در این بخش اطلاعاتی درباره صفحات سایت و وضعیت آن از نظر گوگل توضیح داده شده است.

Sitemaps باید نقشه سایت را از این بخش در سرچ کنسول گوگل ثبت کنید.

Page Exprience تجربه کاربری سایت شما سنجیده می‌شود و گزارش آن در این بخش برای شما در دسترس قرار می‌گیرد.

Links لینک‌های داخلی و خارجی سایت را از قسمت می‌توانید مشاهده کنید.

کاربردهای بخش‌های سرج کنسول گوگل برای استفاده در سئو

وظیفه یک متخصص سئو برطرف کردن ایرادات سرچ کنسول است !

 

برای مثال بعضی از اوقات یک خطا بسیار مهم نیست و نیاز نیست کار خاصی را انجام دهید بلکه یک خطای کوچک است که رفع آن هم تاثیر چندانی ندارد اما برعکس شاید یک خطا آنقدر مهم باشد که با حل نکردن آن سئوی سایت و پروژه ای که برداشته اید دچار خطا شود و از طرف گوگل و دیگر موتور های جستجو جریمه و پنالتی شوید.

 

اصطلاحات سئو

اصطلاحات مختلف و مورد استفاده سئو کار ها

اصطلاحات

همچنین اصطلاحاتی در این مقاله به کاربرده شده است که شما باید مفهوم آنرا بدانید برای مثال همین کلمه پنالتی شما باید بدانید که پنالتی چیست و سایت در چه زمان هایی پنالتی میشود و اگر ساتی پنالتی شده باشد چگونه باید آنرا رفع کنیم.

 

دیگر ابزار مهم در علم سئو ابزار گوگل آنالیز است که یک ابزار برای بررسی آمار سایت است و با استفاده از آن میتوانید به صرت کامل آمار سایت را مشاهده کنید

 

حتی ریزترین نکات آنرا، در گوگل آنالیز می توانید شما سایت های مختلف را در دست بگیرید و آنها را بررسی کنید که مثلا نرخ ماندن کاربرانی که در سایت زمان زیادی را می مانند چقدر است

 

آیا محتوا های سایت برای کاربران آن دارای جذابیتی است یا خیر که اگر اینطور بود باید کاری کنید که محتوا ها جذاب تر شوند یا اگر این بخش به دست شما نبود به مدیریت سایت اطلاع  دهید تا حتما آنرا بررسی کند و محتا های با کیفیت قرار دهد.

 

سئو فقط خود سایت نیست بلکه مثلا شما باید سئوی محتوا ها را نیز یاد بگیرید ، یک مقاله را باید طوری سئو کنید که نزد گوگل مهم شمرده شود و در مدت زمان کمی به نتایج بالا بیاید برای مثال شما باید نرخ تکرار کلمه کلیدی در یک محتوا را بررسی کنید و اگر بیشتر از سه درصد باشد باید آنرا اصلاح.

 

درمرحله  بعدی شما باید بررسی کنید که گوگل چگونه یک صفحه را شناسایی و درنتایج مربوطه بالا می آورد تحقیق کنید

 

گاهی اوقات باید بررسی کنید سایت موردنظر با چه استراتژی پیشرفت میکند و توصیه میکنیم که از روش های کلاه سفید استفاده کنید و به هیچ عنوان به سراغ روش های کلاه سیاه نروید زیرا معمولا ریسک بالایی دارند و ممکن است سایت طرف جریمه و پنالتی شود و خسارت سنگینی  به سایت وارد میشود.

 

خزنده ها و ربات های گوگل به وبسایت شما می آیند و تک به تک خط ها و کد ها و محتوا های سایت شما را بررسی میکنند و گزارش آنرا به موتور جستجوگر گوگل میدهند و همچنین موتور های جستجوگر دیگر الگوریتم های مشابه گوگل دارند پس آنها هم سایت شما را دقیقا مشابه خود گوگل بررسی می‌کنند.

 

ابزار های رتبه بندی

 

حتما از ابزار های رتبه بندی وبسایت های استفاده کنید تا خودتان را نسبت به رقبای خود بسنجید، در دنیای امروز بررسی رقبای خود برای سئو نیز تاثیر بالایی دارد و باید بفهمید که استراتژی سئوی آنها چیست.

 

ابزارهای سئو عامل موفقیت سئوکار نیستند هنر سئو در دست کسی است که با استراتژی‌ها و الگوریتم‌های گوگل آشنایی کامل داشته باشد و در کمترین زمان و کمترین هزینه ممکن به رتبه هدف برسد.

 

دیگر ابزار خوبی که وجود دارد برای بررسی سایت ها ابزار و سایت است که شما میتوانید بااستفاده از آن همانند الکسا رتبه سایت خود را دربین رقبا و سایت های دیگر بررسی کنید، است که شما با استفاده میتوانید رتبه سایت و رقبای خود را بررسی کنید.

 

حتی شما میتوانید به جای اینکه خودتان سئو را اجرایی کنید و استراتژی را تعیین کنید به وبمسترها و مدیران کسب‌و‌کار ها مشاوره دهید تا خودشان سئو را برروی سایتشان اجرایی کنند، همچنین برای آنها یک استراتژی تعیین کنید تا طبق آن کسب‌و‌کار  خود را برای موتور های جستجو بهینه کنند و پیشرفت کنند.

 

برای مشاوره باید متخصص سئو باشید !

 

نکات آخر برای سئوکاری

برای شروع برای کار سئو اصلا عجله نکنید و سعی کنید دوره های مختلف را ببینید و به صورت کامل تمام موارد سئو و بهینه سازی سایت برای موتور های جستجو را فرا بگیرید تا به متخصص سئو تبدیل شوید.

 

در اول کارتان نباید از مشتریان مبالغ بسیار بالایی را درخواست کنید بلکه باید نمونه‌کار برای خود جمع کنید و بسیار تمیز هم کار کنید به طوری که صاحب پروژه شما از شما تعریف کند و به راحتی و با آرامش شماره آنرا برای اینکه برای از آن سوال کنند بدهید.

 

در زمینه سئو نباید فقط به منابع داخلی کفایت کنید و به سراغ مقالات و منابع خارجی مثل بلاگ هاب اسپات بروید حتی اگر نیاز باشد برای اینکه آنرا ترجمه کنند هزینه بدهید زیرا ارزشش را دارد.

 

مدرک برای سئوکار

آیا برای سئوکار نیازمند گواهی‌نامه و مدرک هستید؟به طور کلی نیازمند گواهی نامه نیستید و تنها باید تجربه و نمونه کار برای خود جمع کنید، اما میتوانید در دوره های مختلف که مدرک نیز میدهند شرکت کنید.

 

در نظر داشته باشید که مدرک برای شما سایت را بهینه سازی نمی‌کند پس نشانه سئوکار خوب به مدرک او نیست پس برای جواب به سوال چگونه سئوکار شویم به سراغ مدرک نمی‌رویم چون حائر اهمیت بالا نیست.

منبع


ترفتد ها مهم بازاریابی در شبکه های اجتماعی

در این مقاله از وبلاگ مدیااد به بررسی یکی دیگر از روش های بازاریابی آنلاین یا دیجیتال مارکتینگ به نام بازاریابی شبکه های اجتماعی می پردازیم و علاوه بر تعریف بازاریابی شبکه های اجتماعی، تکنیک های این نوع بازاریابی، مزیت ها و معایب بازاریابی شبکه های اجتماعی را مورد بررسی قرار می دهیم.

 

مفهوم بازاریابی شبکه های اجتماعی (SMM) چیست ؟

 

با توجه به گسترش فضای شبکه های اجتماعی و استفاده روزافزون از پلتفرم های مختلف شبکه های اجتماعی، مانند لینکدین، فیسبوک، اینستاگرام، توییتر و …، شاید بارها اصطلاح بازاریابی شبکه های اجتماعی به گوشتان خورده باشد که ما در این مقاله این عبارت را کامل تر برایتان توضیح می دهیم. بازاریابی شبکه های اجتماعی به عنوان مثال بازاریابی در لینکدین  یک مدل از بازاریابی اینترنتی است که در آن از شبکه های اجتماعی به عنوان ابزاری برای بازاریابی در فضای وب استفاده می شود، هدف از بازاریابی شبکه های اجتماعی تولید محتوایی است که کاربر آن را در رسانه های اجتماعی به منظور کمک برای شناساندن برند کسب و کار شما، منتشر می کند.از بزرگترین مزیت های این نوع بازاریابی می توان به این اشاره کرد که در این نوع بازاریابی، کسب و کارها در زمان بسیار کوتاهی می توانند به مشتریان جدیدی دست پیدا کنند.

 

یکی از اصلی ترین قسمت های بازاریابی شبکه های اجتماعی، بهینه سازی شبکه های اجتماعی(SMO) است. مانند بهینه سازی موتورهای جستجو(SEO)، بهینه سازی شبکه های اجتماعی یک استراتژی برای هدایت کردن کاربران جدید به سمت وب سایت ها است.که این کار به دو  روش انجام می شود یا از طریق اضافه کردن لینک های شبکه های اجتماعی به محتوا مانند RSS و یا از طریق افزایش فعالیت در شبکه های اجتماعی مانند تولید پست های توییتری، آپدیت کردن محتوای مقالات و …

 

با توجه به تعریف بازاریابی شبکه های اجتماعی، بهتر است به بررسی تکنیک های موثر در این نوع بازاریابی بپردازیم:

 

بازاریابی شبکه های اجتماعی

 

بهترین تکنیک ها برای بازاریابی در شبکه های اجتماعی

 

برای داشتن کمپین موفقی در شبکه های اجتماعی علاوه بر داشتن یک استراتژی مناسب شبکه های اجتماعی، لازم است یک سری تکنیک هایی را در این زمینه در نظر داشته باشید که در ادامه به معرفی 6 تکنیک موثر در شبکه های اجتماعی پرداخته ایم:

 

1-اهداف خود را بیان کنید.

 

داشتن یک برنامه کامل و هدفمند از هدف موردنظرتان در استفاده از شبکه های اجتماعی بسیار لازم است. با اینکار تمام تلاش های شما برای یک بازاریابی موفق درست انجام می شود و براساس سایت bloggingwizard اگر اهداف تان را بنویسید، حدود 30 درصد به موفقیت شما در کسب و کارتان اضافه خواهد شد.

 

2-مخاطبین هدفتان را شناسایی کنید

 

ارتباط داشتن با مشتریان یکی از اصلی ترین نیازهای بازاریابی است که برای این منظور لازم است که مشتریان خود را بشناسید، با کمک روش های زیر می توانید به مخاطبین هدفتان نزدیک شوید و آنها را بشناسید:

 

 موقعیت جغرافیایی مخاطبین را در نظر داشته باشید.

در تالارهای گفتگو با مخاطبین خود مکالمه داشته باشید.

 

به کامنت های بلاگ ها پاسخ دهید و در بلاگ هایی که مخاطبین هدفتان به شما نزدیک است کامنت بگذارید.

 

تمام کامنت ها و سوالات را در شبکه های اجتماعی پاسخ دهید.

 

از ابزارهای آنالیز شبکه های اجتماعی برای گرفتن بازخورد استفاده کنید.

 

3-از کارهایی که رقیبانتان میکند با خبر باشید.

 

قبل از آنکه بخواهید برای شبکه های اجتماعی تولید محتوا کنید بهتر است بدانید که رقیبانتان مشغول چه کاری هستند. در نظر داشتن اینکه رقیبان شما کجا هستند این دید را به شما می دهد که بتوانید استراتژی مناسب برای بازاریابی شبکه های اجتماعی تان داشته باشید.ولی هدف در اینجا این نیست که ایده رقیبان تان را بدزدید و یا کپی کنید بلکه از آنها در بهبود استراتژی تان کمک بگیرید.

 

4-برای داشتن محتوای مناسب برنامه ریزی داشته باشید.

 

بازاریابی شبکه های اجتماعی حول داشتن محتوای مناسب می چرخد، به همین دلیل شما باید ایده ی عالی برای منتشر کردن مطالب بر اساس نیاز کسب و کارتان را داشته باشید. محتوای شما نباید نه خیلی جنبه تبلیغاتی داشته باشد و نه خیلی غیر مرتبط با برند تان باشد چون در این صورت تعداد کسانی که شما را آنفالو میکنند بیشتر خواهد شد. با توجه به تکنیک های شبکه های اجتماعی  سال 2019، محتوایی ویدیویی و محتوایی که خود کاربران تولید می کنند بسیار مورد توجه کاربران خواهد بود.

 

5-در نظر داشتن زمان مناسب برای تولید پست ها

 

انتشار به موقع پست ها در شبکه های اجتماعی میتواند حس اعتماد و احترام به کاربران دهد. پس باید به این آگاهی برسید که چه زمانی برای انتشار پست در شبکه های اجتماعی  مناسب است که بتوانید با کاربران تعامل داشته باشید.

 

6-آنالیز و تحلیل کاربران

 

پس از ایجاد استراتژی مناسب بازاریابی در شبکه های اجتماعی، برای موفق شدن کمپین هایتان در شبکه های اجتماعی بهتر است از ابزارهای تحلیلی برای آنالیز استراتژی تان استفاده کنید که راحت تر بتوانید بازاریابی تان را بهبود دهید.

 

مزیت بازاریابی شبکه های اجتماعی

 

مزیت های استفاده از بازاریابی شبکه های اجتماعی

 

مزیت های شبکه های اجتماعی میتواند به روش های مختلفی تعریف شود آن هم به این دلیل است که اهمیت آن از زوایای مختلفی مورد بررسی قرار میگیرد. در ادامه چندین مزیتی که شما از بازاریابی شبکه های اجتماعی برای برندتان انتظار دارید را برایتان آورده ایم:

 

داشتن مخاطبین هدفمند

دسترسی مستقیم به مخاطبین

 

افزایش آگاهی از برند

 

هزینه پایین اجرا

 

افزایش فروش وسرنخ

 

ایجاد ارتباط با افراد مختلف

 

معایب بازاریابی شبکه های اجتماعی در ایران

 

با توجه به نداشتن محدودیت در استفاده از انواع کانال های شبکه اجتماعی در تمام دنیا، این نوع بازاریابی بسیار رایجتر از قبل مورد توجه قرار گرفته است ولی در ایران به دلیل داشتن محدودیت هایی در استفاده از بعضی کانال های شبکه های اجتماعی  مانند فیسبوک، توییتر، هنوز بازاریابی در شبکه های اجتماعی در ایران به درستی انجام نمی شود و شاید به همین دلیل است که کسب و کارها برای به دست آوردن درآمد از فضای آنلاین به تبلیغات آنلاین مانند تبلیغات همسان، تبلیغات بنری، تبلیغات نمایشی و … روی می آورند.

منبع : مدیااد 

 


تکنیک های بازاریابی محتوایی که باید آموزش ببینید

?

متمم از نخستین روز راه‌اندازی بر این باور بوده است که عصر امروز، عصر محتوا است و استراتژی محتوا و بازاریابی محتوا را باید نه به عنوان یکی از گزینه‌ها، بلکه به عنوان بهترین گزینه و شاید گاهی تنها گزینه برای ارتباط با مشتریان و مخاطبان، در نظر گرفت.

باور داریم که در دوران جدید، مباحثی مانند تبلیغات، روابط عمومی و حضور در شبکه های اجتماعی، نه به عنوان شاخه‌هایی دارای هویت مستقل، بلکه به عنوان زیرمجموعه‌ی کوچکی از دانش استراتژی محتوا و بازاریابی محتوا مورد توجه قرار می‌گیرند.

یکی از مهم ترین استراتژی های مطرح شده درمشاوره دیجیتال مارکتینگ دقیقا تولید محتوا و بازاریابی محتوایی است که باید صاحبان کسب و کار ها بسیار به آن توجه کنند

مخاطبان درس استراتژی و بازاریابی محتوا

پیش نیازها و درس‌های مکمل استراتژی و بازاریابی محتوا

روش پیشنهادی برای مطالعه این درس

برخی از منابع و مراجع مربوط به استراتژی محتوا و روشهای بازاریابی محتوا

درس استراتژی محتوا و روش های بازاریابی محتوا برای چه کسانی مفید است؟

ما در زمان تدوین طرح اولیه‌ی این درس، سه گروه مخاطب را (به ترتیب اولویت) در نظر گرفته‌ایم:

گروه اول: کسانی که قرار است در محیط کسب و کار خود، در موقعیت یک استراتژیست محتوا فعالیت کرده و یا روش های بازاریابی محتوا را به صورت جدی مورد استفاده قرار دهند.

استراتژی محتوا و بازاریابی محتوا چگونه به هم ربط پیدا می‌کنند و در کنار تولید محتوا قرار می‌گیرند؟?

گروه دوم: مدیران و سرپرستانی که شاید حوزه‌ی کاری آنها فراتر از بحث بازاریابی و تبلیغات و سایر بحثهای مرتبط با استراتژی محتوا باشد، اما ترجیح می‌دهند زبان مشترکی با فعالان حوزه محتوا در سازمان خود (یا شرکتهای پیمانکار) داشته باشند و مطمئن شوند که برنامه ها و استراتژی‌هایی که برای تولید محتوا و ارائه محتوا تدوین و اجرا می‌شود، با خواسته های آنها هم‌راستا است.

گروه سوم: کسانی که شاید هرگز به صورت مستقیم و عملیاتی با بحث بازاریابی محتوا یا استراتژی محتوا و یا فلسفه محتوا درگیر نشوند، اما می‌خواهند از طریق آشنایی کلی با این حوزه ، درک بهتری از دنیای اطراف خود، اقتصادهای جدید در حال شکل‌گیری و روندهای آتی حوزه آموزش، اطلاع رسانی و تبلیغات، پیدا کنند.

پیش نیازها و درس‌های مکمل بحث استراتژی محتوا و بازاریابی محتوا

ما پیش‌نیاز اجباری برای این درس در نظر نگرفته‌ایم. اما پیشنهادمان این است که حتماً برای مطالعه‌ی درس‌های سواد دیجیتال وقت بگذارید.

برای یادگیری استراتژی محتوا و بازاریابی محتوا، لازم است برخی مفاهیم اولیه‌ی دنیای دیجیتال را بشناسید (مثلاً HTML، مفهوم URL، کاربرد کوکی، اصول و مبانی نسل دوم وب، دیتا و متادیتا و اصطلاحات و مفاهیم مشابه).

تولید محتوا هم درس دیگری است که باید برایش وقت بگذارید و با اطمینان می‌توان گفت بدون آشنایی با اصول کلی تولید محتوا، هرگز در تدوین استراتژی محتوا و طراحی برنامه‌های بازاریابی محتوا موفق نخواهید بود.

درس‌های دیگری هم وجود دارند که می‌توان آن‌ها را به عنوان مکمل در نظر گرفت. به عنوان مثال، درس‌های مدیریت بازاریابی و مدیریت ستراتژیک در این دسته قرار می‌گیرند.

شما نمی‌توانید بگویید من استراتژی محتوا می‌دانم، اما با استراتژی آشنا نیستیم؛ یا این‌که بگویید تخصص من بازاریابی محتوا است، اما بازاریابی را نمی‌شناسم.

درس دیگری هم هست که واقعاً می‌تواند به موفقیت شما در حوزه‌ی محتوا کمک کند: سیستم‌های کنترل مدیریت.

چون پس از یادگیری مفاهیم کنترل، می‌توانید شاخص‌های بهتری تعریف کنید و عملکرد خود را در حوزه‌ی محتوا بهتر بسنجید.

استراتژی محتوا و بازاریابی محتوا چگونه به هم ربط پیدا می‌کنند و در کنار تولید محتوا قرار می‌گیرند؟

روش پیشنهادی متمم برای مطالعه‌ی این درس

در صورتی که قصد دارید این درس‌های استراتژی محتوا و روش های بازاریابی محتوا را به صورت کامل و دقیق مطالعه نموده و بحث تولید محتوا و مفاهیم مرتبط با آن را به خوبی درک کنید، پیشنهاد متمم این است که گام‌های زیر را به ترتیب طی کنید.

گام اول | آشنایی با تعریف محتوا

نخستین گام در آشنایی با استراتژی محتوا و یادگیری بازاریابی محتوا، آشنایی با مفهوم محتواست. به همین علت ما یک درس را به تعریف محتوا اختصاص داده‌ایم و در آن درس، سه ویژگی اصلی برای محتوا در نظر گرفته‌ایم:

محتوا ساختار دارد.

مخاطب محتوا انسان است.

محتوا ویرایش‌پذیر است.

پیشنهاد می‌کنیم حتماً قبل از مطالعه‌ی درس‌های دیگر، فرصت کوتاهی را به مطالعه‌ی این درس اختصاص دهید:

تعریف محتوا چیست؟

گام دوم | هدف از تولید محتوا چیست؟

با وجودی که ما درس‌های مربوط به تولید محتوا و روش تبدیل شدن به کارشناس تولید محتوا را در قالب یک مجموعه‌ی جداگانه ارائه کرده‌ایم، اما ناگزیر بوده‌ایم یک درس پایه‌ی مربوط به تولید محتوا را به عنوان زیرمجموعه‌ی استراتژی محتوا بگنجانیم و توضیح بدهیم که معمولاً محتوا با چه هدف‌هایی تولید می‌شود.

سه گزینه‌ی اصلی مد نظر ما به شرح زیر است:

تولید محتوا برای مصرف داخلی سازمان

تولید محتوا به صورت پروژه‌‌ای برای کمک به فروش یک محصول خاص (تا حدی مرتبط با بازاریابی محتوا)

تولید محتوا به عنوان یک فرایند عملیاتی و دائمی (که در این‌جا وظیفه‌ی استراتژیست محتوا پررنگ می‌شود)

بسیاری از کسانی که وارد حوزه‌ی محتوا می‌شوند، محتوا را از جنس بازاریابی محتوا و به عنوان بازوی دیجیتال مارکتینگ می‌بینند. مطالعه‌ی این درس باعث می‌شود که دید گسترده‌تری نسبت به کاربردهای محتوا داشته باشید:

هدف از تولید محتوا چیست؟

گام سوم | تعریف استراتژی محتوا و تفاوت آن با بازاریابی محتوا

بسیاری از کسانی که در زمینه‌ی محتوا کار می‌کنند – خصوصاً اگر خود را فعال دیجیتال مارکتینگ بدانند -دو واژه‌ی استراتژی محتوا و بازاریابی محتوا را تقریباً به شکل مترادف به‌کار می‌برند.

ما نمی‌خواهیم در این زمینه وسواس افراطی نشان دهیم و مادامی که خودمان بدانیم از چه حرف می‌زنیم و از چه می‌شنویم، دیگر مهم نیست که چه نامی بر روی آن بگذاریم.

https://www.mapleprimes.com/users/ranginkaman

بنابراین، در قالب سه درس، به تعریف بازاریابی محتوا و استراتژی محتوا و تفاوت‌هایشان پرداخته‌ایم و پس از مطالعه‌ی این سه درس، دیگر به این بحث بازنمی‌گردیم و شما را درگیر این تفاوت‌ها نمی‌کنیم.

سه درسی که در این زمینه نظر گرفته‌ایم به شرح زیر است:

بازاریابی محتوایی چیست؟

استراتژی محتوا چیست؟ استراتژیست محتوا چه می‌کند؟

دقیق‌ترین تعریف استراتژی محتوا چیست؟

خواندن درس اول و دوم را حتماً توصیه می‌کنیم. اما درس سوم، صرفاً گردآوری چند تعریف از کتاب‌ها و منابع مختلف است. اگر مدرس این حوزه هستید یا می‌خواهید به یک متخصص استراتژی محتوا تبدیل شوید، خواندن این درس برایتان مفید خواهد بود.

اما اگر حساسیت چندانی بر روی تعاریف دقیق ندارید، می‌توانید از روی درس سوم (دقیق‌ترین تعریف استراتژی محتوا) عبور کنید و آن را نخوانید.

گام چهارم | بازاریابی درونگرا و بازاریابی برونگرا

می‌توان گفت کلیدی‌ترین بحث در بازاریابی محتوا، تشخیص تفاوت بازاریابی درونگرا و بازاریابی برونگراست. اساساً اگر به بازاریابی درونگرا اعتقاد نداشته باشید، لازم نیست به سراغ محتوا و بازاریابی محتوایی بروید.

قبل از گسترش تکنولوژی دیجیتال و فضای اینترنت و وب (خصوصاً وب 2.0) و شبکه های اجتماعی، تصوری از بازاریابی درونگرا وجود نداشته و معمولاً این کسب و کارها بودند که به زور و زحمت، محصول خود را به بازار تحمیل می‌کردند.

جالب این‌جاست که بسیاری از کسانی که در سال‌های اخیر در فضای دیجیتال فعال شده‌اند، هم‌چنان با همان روش در حال تبلیغ آزاردهنده‌ی محصولات خود هستند و هرگز از زیرساخت ایجاد شده، برای کشاندن مشتری به سمت محصول (و نه تحمیل و تبلیغ محصول برای مشتری) استفاده نکرده‌اند.

پس از معرفی بازاریابی درونگرا و بازاریابی برونگرا خواهید دید که بازاریابی برونگرا هنوز هم کاربرد دارد؛ اما قرار نیست تمام توان و انرژی و منابع ما را در اختیار بگیرد. بلکه صرفاً بخشی از کمپین‌های حرفه‌ای را به خود اختصاص می‌دهد.

با توجه به این توضیحات، لطفاً دو درسی را که به بازاریابی برونگرا و درونگرا اختصاص داده شده با دقت بخوانید و از روی آن‌ها سریع عبور نکنید:

بازاریابی درونگرا چیست؟

https://www.debate.org/sadegh11/

گام پنجم | مشتری و نقشه سفر مشتری

ما در زمینه‌ی شناخت مشتری و نقشه سفر مشتری سه درس داریم.

درس اول به پرسونای مشتری یا پرسونای مخاطب اختصاص دارد و در‌آن تأکید کرده‌ایم که همه‌ی مشتریان را نمی‌شود به یک چشم دید. منابع شما محدود است و چاره‌ای نیست جز این‌که تصویری از یک یا چند مشتری هدف تعریف کرده و برای تأمین رضایت و ترغیب آن‌ها کار کنید.

این کار بسیار شبیه به همان مفهومی است که در مدیریت بازاریابی با عنوان بخش بندی بازار انجام می‌شود. در واقع شما با تعریف پرسونا دو کار مهم انجام می‌دهید:

جامعه هدف خود را محدود می‌کنید.

برای شناخت عمیق‌تر جامعه‌هدف خود تلاش می‌کنید.

درس دوم به قیف بازاریابی محتوا اختصاص دارد. قیف بازاریابی محتوا بر اساس مفهوم قیف فروش تعریف شده است.

این مدل بسیار ساده است و ممکن است به نظرتان چندان مفید نیاید. اما اگر روشی برای تعریف مسیر مشتری از لحظه‌ی آشنایی تا خرید ندارید، مطمئن باشید همین مدل ساده می‌تواند نگاه و عملکرد شما را متحول کند. بنابراین از کنارش به سادگی عبور نکنید.

اما بعد از آشنایی با قیف بازاریابی محتوا، ما درسی را به نقشه سفر مشتری اختصاص می‌دهیم تا با مدل‌های پیچیده‌تر و عمیق‌تر هم آشنا شوید. روزی که بتوانید نقشه سفر مشتری را به خوبی به‌کار بگیرید و از تمام ظرفیت‌هایش استفاده کنید، دیگر به مدل‌هایی مانند قیف بازاریابی نیاز نخواهید داشت:

نقشه سفر مشتری

گام ششم | مطالعه‌ی سایر درس‌ها (درس‌های تکنیکی)

بعد از طی کردن گام‌های قبل، به درس‌های تکنیکی در زمینه‌ی بازاریابی محتوا و استراتژی محتوا می‌رسید.

این درس‌ها را می‌توانید به سلیقه‌ی خودتان بخوانید و الزامی نیست که حتماً ترتیب پیشنهادی متمم را رعایت کنید.

 

منبع : متمم

?